حرمت هنرهای رزمی را حفظ کنید لطفا!

مدتی است بنیانگذار یکی از رشته های رزمی در ایران و جمعی از شاگردان سابق وی ظاهرا شمشیر را برای هم از رو بسته اند و در نشریات رزمی مستقیم یا با گوشه و کنایه یکدیگر را متهم می کنند. این موضوع به خودی خود واقعا ارزش بحث کردن ندارد. ضمن آنکه قضاوت در بین دو طرف این ماجرا هم کار ساده ای نیست. اما از آنجایی که ظاهرا این داستان قرار است ادامه داشته باشد و بیم آن می رود که به یک رویه تبدیل شود، شاید بد نباشد فقط به عنوان یک توصیه دوستانه توجه این عزیزان را به چند موضوع جلب کرد.

داستان ظاهرا از این قرار است که استادی که پایه گذار یکی از رشته های رزمی در ایران بوده است، برای مدتی از ایران خارج و به کشور دیگری مهاجرت می کند. سپس تعدادی از شاگردان او هرکدام اقدام به اخذ نمایندگی از سازمانی فعال در رشته رزمی مورد نظر کرده و به این شکل به فعالیتشان ادامه می دهند. پس از چندی استاد مورد بحث به کشور برمی گردد و حالا با چاپ تصاویر شاگردان قدیمی خود اصرار بر اثبات قدیمی تر بودن خود و عدم صلاحیت شاگردان دیروز دارد.

در اینجا چند نکته قابل بحث وجود دارد:

۱- هر مربی و استادی، روزی شاگردی مربی و استاد دیگری را کرده است و احترام آن استاد هم بواسطه زحماتی که سالها برای آن شاگرد دیروز و مربی و استاد امروز کشیده است اخلاقا واجب است. اما این بدان معنی نیست که این شاگرد تا ابد باید در حد شاگرد باقی بماند و خود هرگز به مربی و استاد تبدیل نشود. بنابراین در این مورد هم، این شاگردان دیروز نه تنها حق داشته اند پس از خروج استادشان از کشور رشته مورد علاقه شان را از طرق دیگری ادامه دهند که حتی در حضور استاد هم می توانستند اگر به هر دلیلی فکر می کنند در راه و مسیر دیگری موفق ترند – البته با رعایت حرمت و احترام استادشان – مسیرشان را تغییر و راهشان را از او جدا کنند. این هم که گفته شود آنها هنوز صلاحیت این کار را نداشته اند با توجه به اینکه این شاگردان دیروز هر کدام امروز نمایندگی سازمانی از آن رشته را برعهده دارند، غیرمستقیم به این معنی خواهد بود که پس سازمانها و فدراسیونهای فعال در آن رشته کلا از کیفیت و دقت نظر کافی برخوردار نیستند، چراکه هر فرد بی مسئولیت و فاقد صلاحیتی که از راه رسیده به او نمایندگی داده اند. دراینصورت با توجه به اینکه خود استاد هم پیشتر در همین رشته فعال و قاعدتا با یکی از همین سازمانها کار می کرده است، پس با این ادعا اعتبار گذشته خود او هم زیر سئوال خواهد رفت!

۲-  تجربه نشان داده است تلاش برای نادرست و متقلب نشان دادن دیگران هیچوقت به اثبات درست کار بودن شما منجر نمی شود! استادی که ادعا می کند نه یک نفر و دو نفر که جمعی از شاگردان سابقش افرادی متقلب از آب درآمده اند آیا قبل از آن شاگردان، به نوعی توانایی و صلاحیت خودش را زیر سئوال نبرده است؟ آیا چنین استادی حداقل نباید یک درصد هم احتمال بدهد که شاید مشکل از خودش بوده که نتیجه کارش اینگونه از آب درآمده است؟

۳- رابطه استاد و شاگردی رابطه ای شبیه به رابطه پدر و فرزندی است نه ارباب و رعیتی! استاد حقی به گردن شاگردانش دارد همانطور که شاگردان نیز حقی به گردن استادشان دارند. نمی شود با الفاظی نه چندان شایسته و حتی گاهی با استفاده از عبارات تمسخر آمیز در مورد شاگردان – ولو شاگردان ناخلف – سخن گفت و بعد توقع احترام و وفاداری داشت.

۴- نه انتشار یک تصویر از زمان شاگردی کسی او را کوچک می کند و نه انتشار عکس با چند استاد خارجی کسی را استاد بزرگ می کند! صلاحیت یک فرد را ادب، رفتار و کردار و البته توانایی فنی اش مشخص خواهد کرد که آن هم در عمل اتفاق می افتد نه در قالب یک تصویر! بهتر نیست این دوستان به جای رد و بدل کردن عکس های یادگاری خود در مطبوعات، سعی کنند بدون متهم کردن یکدیگر در عمل و با گفتار و رفتارشان توانایی و صلاحیت خود را ثابت کنند؟ قاعدتا هنرجویان هم آنقدر قدرت تشخیص دارند که در یک فضای آرام حق را از ناحق تمیز دهند.

این جر و بحث ها درنهایت در بین دو طرف نه برنده ای خواهد داشت و نه بازنده ای. فقط بیرون از این جمع، تعداد کثیری از هنرجویان و علاقمندان این رشته رزمی بازندگان اصلی خواهند بود که گیج و مبهوت باید تلاش کنند در کشاکش دعواهایی که به نظر بیشتر به منیت افراد برمی گردد حقیقت را جستجو کنند. از قدیم گفته اند “حرمت امامزاده را متولی باید نگه دارد”. ای کاش کسانی که ادعای استادی می کنند کمی هم برای حفظ حرمت هنرهای رزمی و یا حداقل رشته خودشان هم که شده از منیت هایشان بگذرند.

 –

مازیار عبداللهی نیا / ماهنامه رزم آور / نوروز ۹۴

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.