بایگانی برچسب: s

راه کاراته، راه زندگی

نوشته‌شده در توسط .

خیلی کم غذا می خورم .هیچ گاه تا حد سیری غذا نمی خورم. سبزیجات یکی از مهمترین و مورد علاقه ترین مواد در رژیم غذایی منه و با اینکه گوشت و ماهی را دوست دارم اما درمصرف آنها زیاده روی نمی کنم…. فکر می کنم امساک در غذا ممکن است یکی از دلایلی اصلی باشد که موجب شد سلامت کامل خود را در طول زندگی حفظ کنم.

در مورد لباس، از لباسهای ضخیم خوشم نمی آید…. حتی امروز در سرمای توکیو تا آنجا که می توانم لباسهای نازک می پوشم.

بیشتر بخوانید

چه کسی استاد بزرگ است؟

نوشته‌شده در توسط .

دان ویلسون ملقب به «اژدها» رو اکثر رزمی کاران قدیمی می شناسن. برای اونهایی که نمی شناسن باید گفت دان یکی از بزرگترین فایترهای کیک بوکسینگ و کاراته فول کنتاکت عصر خودش محسوب می شد که قهرمانی سازمانهای مختلفی رو به دست آورد و به عنوان یک هنرپیشه اکشن هم چهره شناخته شده ای است. اون در یک مقاله کوتاه که در نشریه «کاراته کونگ فو مصور» منتشر شده به نقد استفاده بی حساب و کتاب از عنوان «استاد» و «استاد بزرگ» پرداخته. چند وقت پیش قسمت کوتاهی از اون رو تو اینستاگرام گذاشته بودم. به درخواست دوستان ترجمه کامل ترش رو هم در ادامه می ذارم.

بیشتر بخوانید

بدون شرح!

نوشته‌شده در توسط .

مبارزه ای که قرار بود بین چهار فایتر MMA و چهار رزمی کار «تای چی» در چین برگزار بشه، قبل از برگزاری توسط پلیس شانگهای متوقف شد. اون طور که گفته شده ماجرا به چند هفته قبل برمی گرده که جناب Xu Xiaodong مبارز و پروموتر MMA با یکی از استادان تای چی بنام Wei Lei درگیری پیدا می کنه و درنهایت قرار به برگزاری این مسابقه که به نوعی تقابل هنرهای رزمی سنتی و مدرن بوده می شه! ظاهرا برای این مبارزه تبلیغ زیادی هم در فضای مجازی شده بوده وقرار بوده طرفداران، این مسابقات رو آنلاین تماشا کنند. در این بین بحث های زیادی هم بین طرفداران MMA و هنرهای رزمی سنتی درمی گیره و حتی گفته می شه یکی از سرمایه داران با نفوذ چینی ۱۰ میلیون یوآن بروی پیروزی هنرهای رزمی سنتی شرط بندی کرده بوده.

بیشتر بخوانید

حرمت هنرهای رزمی را حفظ کنید لطفا!

نوشته‌شده در توسط .

مدتی است بنیانگذار یکی از رشته های رزمی در ایران و جمعی از شاگردان سابق وی ظاهرا شمشیر را برای هم از رو بسته اند و در نشریات رزمی مستقیم یا با گوشه و کنایه یکدیگر را متهم می کنند. این موضوع به خودی خود واقعا ارزش بحث کردن ندارد. ضمن آنکه قضاوت در بین دو طرف این ماجرا هم کار ساده ای نیست. اما از آنجایی که ظاهرا این داستان قرار است ادامه داشته باشد و بیم آن می رود که به یک رویه تبدیل شود، شاید بد نباشد فقط به عنوان یک توصیه دوستانه توجه این عزیزان را به چند موضوع جلب کرد.

بیشتر بخوانید

همچون یک صخره!

نوشته‌شده در توسط .

در فلسفه «هنرهای رزمی» گاهی اوقات از پیروزی بدون درگیری صحبت می شود. به طور کلی تر هم در باورهای کهن شرقی بسیار می شنویم که فرد خردمند و آنکس که دانای حقیقی است کمتر نیاز پیدا می کند که مجبور باشد خودش(توانایی هایش) را به دیگران اثبات کند. درک این موضوع گاهی اوقات دشوار است. یادم هست در سمیناری، یکی از استادان کره ای در مورد یک داستان قدیمی ژاپنی که در باره یک سامورایی جوان و جویای نام است صحبت می کرد،

حکایت جالب و پرمغزی است:

روزی یک شمشیرزن جوان و جویای نام که در فنون شمشیر و نبرد تن به تن ذبده بود، در سودای کسب شهرت و تبدیل شدن به بزرگترین مبارز به سراغ یکی از مشهورترین استادان هنرهای رزمی رفت تا از او رموز تبدیل شدن به بهترین جنگجو را بیاموزد.

به استاد گفت:« استاد! آمده ام تا به من نشان دهی بهترین مبارز چگونه مبارزی است؟»

استاد که به وضوح می دید این مبارز جوان بیش از هرچیز بر شمشیر و مهارت های فیزیکی اش تکیه دارد به او گفت: « چیزی که تو را به بهترین جنگجو تبدیل می کند، درون توست، نه فقط شمشیر و مهارت های رزمی ات».

مبارز جوان گفت: « لطفا برای من فلسفه بافی نکن استاد! وقتی زمان مبارزه فرا برسد این شمشیر و مهارت های من در مبارزه است که پیروز میدان را مشخص خواهد کرد».

استاد گفت:« شاید! اما یک جنگجوی واقعی اصولا برای اثبات توانایی هایش کمتر نیاز به شرکت در یک نبرد را پیدا می کند!»

مبارز گفت:« شوخی می کنی؟! بدون مبارزه چگونه می شود پیروز یک نبرد بود؟ کدام جنگجویی حاضر است برتری من را بدون یک مبارزه بپذیرد؟»

استاد گفت: «آن صخره را می بینی؟ برو جلو و سعی کن عصبی اش کنی! توهین کن! بد و بیراه بگو! روح و روانش را به هم بریز!»

مبارز جوان گفت: « این چه حرفی است؟ صخره که صدای من را نمی شنود!»

استاد گفت: « بسیار خب، پس مهارتهایت را نشانش بده! شمشیرت را بیرون بکش و حمله کن!»

مبارز جوان نگاهی به صخره کرد و گفت:« مرا دست انداخته ای؟! خودت هم خوب می دانی که در این صورت تیغه ی شمشیرم خواهد شکست».

استاد پاسخ داد: « تو که رزمی کار قابلی هستی، شمشیرت را به کناری بگذار و با مشت هایت حمله کن!»

مبارز گفت: « خودت می دانی این صخره بزرگتر از آن است که بشود با مشت خردش کرد. چرا مقلطه می کنی؟ من از تو خواستم که راه بهترین جنگجو شدن را نشانم بدهی».

استاد پاسخ داد: « همین الان جوابت را گرفتی! بهترین جنگجو مثل آن صخره است، بدون آنکه کوچکترین حرکتی کند به تو نشان داد که پسش برنمی آیی»!!

 —

مازیار عبداللهی نیا