مصاحبه اختصاصی با استاد بزرگ ” جورج دیلمن”؛ مردی که پس از پنجاه سال آموزش، همچنان خودش را یک هنرجو معرفی می کند!
آشنایی با نقاط حساس به ضربه در بدن (به نقاط بوسه اژدها و بوسه مرگ هم مشهورند) که به صورت یک علم محرمانه توسط اساتید کهن هنرهای رزمی مورد مطالعه قرار گرفته و تنها به شاگردان مورد اعتماد آموزش داده می شده است، یکی از جذاب ترین بخش های هنرهای رزمی است. تنها تعداد معدودی از اساتید در دنیا هستند که به طور کامل در این مبحث تبحر داشته باشند. یادگیری و تبحر در این بخش از هنرهای رزمی مستلزم سالهای سال تلاش، پژوهش و از همه مهمتر مسئولیت پذیری است و چیزی نیست که یک شبه و با تماشای چهارتا CD به دست بیاید.
جورج دیلمن، کمربند مشکی دان ۹ ریوکیو کمپو توماری ته، از شهرت جهانی برخوردار است. نه فقط به این دلیل که وی را به عنوان تنها رزمی کاری می شناسند که با دو غول بزرگ بوکس و هنرهای رزمی، یعنی محمد علی کلی و بروس لی تمرین کرده است، بلکه به خاطر مهارت و اطلاعاتش در زمینه نقاط حساس به ضربه (دیم ماک) که سالهاست از طریق برگزاری سمینارهای آموزشی اش به رزمی کاران منتقل می کند. دیلمن در سال ۱۹۹۷ از طرف مجله معروف “بلک بلت” به عنوان مربی سال انتخاب و به اتاق مشاهیر این نشریه راه یافت. وی علاوه بر تحقیقات و آموزش هایش در زمینه این نقاط، در بخش مسابقات رزمی هم از سابقه درخشانی برخوردار است. او که در جوانی برای مدت چهار سال (۱۹۶۹ تا ۱۹۷۲) قهرمان کاراته ایالات متحده بوده و بیش از ۳۲۷ مدال از تورنمنت های مختلف در بخش های مبارزه، اجرای فرم، سلاح های رزمی و شکستن اجسام سخت بدست آورده است، هم اکنون تجربیاتش را که طی سالها آموزش و تحقیق در هنرهای رزمی به دست آورده از طریق برگزاری سمینارهای مختلف با دیگران تقسیم می کند. وی با وجود مشغله فراوان، دعوت ما را جهت انجام یک مصاحبه اختصاصی صمیمانه پذیرفت. پس این شما و این هم “جورج دیلمن”، کسی که پس از پنجاه سال حضور در عرصه های مختلف هنرهای رزمی،همچنان خودش را یک هنرجو می داند!
عموما شما را به عنوان یک استاد کیوشو جیتسو و کارشناس نقاط فشاری(نقاط حساس به ضربه در بدن) می شناسند، آیا هنر رزمی دیگری هم هست که به آن تمایل داشته باشید؟
به نظر من با دانستن این نقاط و چگونگی ضربه زدن به آنها، دلیلی برای یادگیری هنر دیگری نیست. مبارزه با استفاده از این تکنیک ها آسان است و عملا این مبحث وارد خیلی از سبک های رزمی در دنیا شده است. در تمامی کتاب های رزمی که توسط اساتید کهن نوشته شده اند، در این زمینه صحبت شده است. من آنها را بارها و بارها مطالعه کرده ام و از ۲۶ سال پیش مصمم شدم که آنها را عمومی کنم.
به هنرجویانتان چطور؟ به آنها توصیه می کنید به تمرین دیگر هنرهای رزمی هم بپردازند؟
این بستگی به منطقه ای دارد که آنها زندگی می کنند. هر سبک و هنر رزمی نکات مثبتی برای عرضه دارد. اما اگر می خواهند کارشان در دفاع شخصی آسان تر باشد، همه آنها نیاز دارند که با نقاط حساس به ضربه در بدن آشنا شده و این بخش را به تمریناتشان اضافه کنند. در دفاع شخصی واقعی، آشنایی با این نقاط یک ضرورت است. ۳۶۱ نقطه حساس به ضربه در بدن انسان وجود دارد که محل و زاویه قرار گرفتن آنها محرمانه است و کلید رمزآنها عموما در بعضی از فرم ها و کاتا ها نهفته است.
تا به حال پیش آمده مجبور شوید از مهارت هایتان در جایی استفاده کنید؟
زمانی که سرباز بودم یک بار مورد حمله چهار نوجوان که همگی از من قوی تر بودند قرار گرفتم. کار همه شان به بیمارستان کشید. در سمینارهایی هم که در سرتاسر جهان برگزار می کنم پنج بار پیش آمده که به مشکل بربخورم و هر پنج بار با استفاده از ضربه به نقاط فشاری، محاجمان را نقش بر زمین کرده ام. کافی است فقط شما آنها را لمس کنید و دیگر مبارزه تمام است! هیچ ربطی هم به جثه و وزن طرف ندارد.(البته مسلما منظور استاد از بیان این خاطرات، تاکید بر کاربردی بودن هنرهای رزمی – به طور خاص ضربه به نقاط فشاری – است و نه تشویق به استفاده از فنون رزمی در هر درگیری. طبیعتا هرکس قدرت،علم و مهارتی پیدا می کند، به موازات آن باید احساس مسئولیتش هم افزایش پیدا کند).
از اساتیدتان برایمان بگویید؟
من فعالیتم را نخست به عنوان یک بوکسور با مبارزه برای تیم YMCA در پنسیلوانیا آغاز کردم که توسط مرحوم “تونی سوپر” رهبری می شد. در زمان سربازی ( سال ۱۹۶۱) با “هری جی اسمیت” آشنا شدم و در سیستم اکیناوایی مشغول به تمرین شدم. این سیستم را به همراه کونگ فو با “دنیل کی پای” ادامه دادم که بواسطه او با “بروس لی”، “اد پارکر” و “روبرت تریاز” آشنا شدم. سپس سفر به سرتاسر کشور را آغاز کردم تا با بهترینهای رزمی ملاقات و تمرین کنم، از جمله “ریچارد کیم” در کالیفرنیا و “جون ری” در واشنگتن دی سی. در سال ۱۹۶۸ “محمد علی کلی” را ملاقات کردم؛ ما از دو راه مختلف بودیم که مسیرمان به هم پیوند خورده بود. در سال ۱۹۷۲ فرصتی دست داد تا ما دوباره همدیگر را ملاقات و با هم تمرین کنیم؛ تمرینی که برای مدت بیش از سه سال ادامه داشت. حالا نیز من در کمپی که با محمد علی تمرین می کردیم، سمینارهای آموزشی هنرهای رزمی برای علاقه مندان در سرتاسر جهان برگزار می کنم.
شما هم با بروس و هم با محمد علی تمرین کرده اید، کمی از آنها برایمان بگویید..
من با “دنیل کی پای” که از آشنایان اد پارکر بود تمرین می کردم و پارکر من را به بروس لی معرفی کرد. من کلا سه بار با بروسلی تمرین کردم. او واقعا خارق العاده بود، بسیار سریع و جلوتر از زمان خودش. بروس به من کمک کرد تا به سرعت ضربات دست و پایم اضافه کنم. اما محمد علی و من، برای نزدیک به چهارسال با هم تمرین کردیم؛ تمرین مشت زنی، کار با کیسه و… من به او برای آماده شدن جهت مبارزه های بزرگ در مقابل فریزر، فورمن و..کمک می کردم. همانطور که قبلا هم اشاره کردم،کمپی که ما در آن تمرین می کردیم هنوز هم هست.
از نظر شما چه تفاوتی بین تمرین برای دفاع شخصی و تمرین برای مبارزات ورزشی مثل مبارزات فول کنتاکت وجود دارد؟
برای مبارزات فول کنتاکت شما باید با کیسه های سنگین تمرین کنید، سرعت خود را افزایش دهید و یاد بگیرید که چگونه ضربات قوی و دقیق بزنید. ورزش به نوعی یک بازی سرعت است نه لمس کردن، من سالها در رقابت های ورزشی شرکت کرده و نزدیک به ۳۵۰ مدال هم کسب کرده ام. تمرین و شرکت در این رقابتها به افزایش سرعت و تمرکز شما کمک می کند.
شما از وزنه هم در تمرینات خود استفاده می کنید؟
نه به آن شکلی که در وزنه برداری استفاده می شود؛ اما برای قوی شدن استخوان ها و سریع تر شدن دست ها، از وزنه های سبک استفاده می کنم.
به عنوان کسی که سابقه شرکت در مسابقات را هم دارد، کاتا(اجرای فرم) را ترجیح می دهید یا کومیته(مبارزه)؟
هر دو را دوست دارم. به علاوه بخش شکستن اجسام سخت و کار با سلاح های رزمی را هم می پسندم. در مسابقاتی که شرکت کرده ام در بخش اجرای فرم و سلاح های سرد موفق تر بودم. در تمامی مسابقات بزرگی که شرکت کردم، در بخش اجرای فرم پیروز بوده ام و در بخش سلاح های سرد هم هرگز شکست نخوردم.
بزرگترین افتخاری که در هنرهای رزمی کسب کرده اید از نظر خودتان کدام است؟
در سال ۱۹۹۷ به عنوان مربی سال به اتاق مشاهیر مجله بلک بلت راه یافتم. همچنین در ایالت خودمان پنسیلوانیا هم دو بار به اتاق مشاهیر که مربوط به کل ورزش هاست راه یافته ام.
شما به این موضوع اعتقاد دارید که داشتن شخصیتی مثبت و متواضع، برای موفقیت در هنرهای رزمی لازم و یا موثر است؟
بله،همانطور که پیش تر هم خدمتتان عرض کردم؛ در هر کاری داشتن تواضع و فروتنی بسیار مهم است.
به نظر شما چه تغییری در هنرهای رزمی نسبت به سالهای گذشته روی داده است؟
وقتی من جوان تر بودم، هنرهای رزمی و کلاس های آن جایی برای بزرگ سالان بود و شما با مدارس کمی برخورد می کردید که در آنها هنرجویان کودک مشغول به تمرین باشند. امروزه ۸۵ درصد هنرجویان رزمی را بچه ها تشکیل می دهند. این به این خاطر است که والدین این رشته ها را مثل یک ورزش پذیرفته اند و متقاعد شده اند که کودکانشان با این تمرینات در معرض آسیب نیستند.
رویدادی که این روزها زیاد در باره آن می شنویم، مسابقات MMA است. شما در مورد این مسابقات چه فکر می کنید؟ در این مسابقات ریسک آسیب دیدن و حتی به خطر افتادن جان فایترها بسیار بالاست.
این مسابقات مثل قمار است، یکی چشمش را از دست می دهد و دیگری زندگی اش را…آیا ارزشش را دارد؟! خیر، اما این روند ادامه پیدا می کند. آنها می خواهند شما مثل بوکسرهای حرفه ای تمرین کنید اما مانند بوکسورهای حرفه ای به شما دستمزد نمی دهند.
تا به حال با رزمی کاران ایرانی هم برخوردی داشته اید؟
در آمریکا چندین شاگرد ایرانی که کمربند سیاه گرفته اند داشته ام. آنها رزمی کارانی شایسته، جدی و سخت کوش بودند.
از برنامه های آینده تان برایمان بگویید؟
دوست دارم صلح جهانی تحقق پیدا کند، آنوقت می توانم بدون نگرانی از پیش آمدن مشکلی از کشورهای بزرگی مثل ایران دیدن کنم. من در دهه ششم زندگی ام هستم و برنامه ام سفر بیشتر، لذت بردن از کنار خانواده بودن، ملاقات با مربیانی که با آنان تمرین کرده ام و همچنین تلاش برای گسترش ریوکیو کمپو است.
و به عنوان آخرین سئوال، اگر رزمی کار نمی شدید، فکر می کنید چه شغلی را برای خودتان انتخاب می کردید؟!
احتمالا کارهای کمدی! من عاشق این هستم که مردم را شاد کرده و بخندانم. درضمن آشپزی ام هم خیلی خوب است، توانایی اش را داشتم که رستوران خودم را داشته باشم.
—
مصاحبه از مازیار عبداللهی نیا / ماهنامه رزم آور / بهمن ۸۷
—
یک دیدگاه بر “مصاحبه اختصاصی با استاد بزرگ جورج دیلمن”
خوب بود