چندین سال پیش محمد نوحی رئیس پیشین فدراسیون ورزشهای رزمی ایده برگزاری یک فستیوال بین المللی در زمینه هنرهای رزمی به میزبانی ایران را مطرح و سپس آن را اجرایی کرد. اگرچه متاسفانه در اواسط راه کلا داستان تغییر کرد و این “فستیوال” به یک “فدراسیون” به ریاست جناب نوحی تبدیل شد که ایشان پس از کنارگذاشته شدن از فدراسیون ورزشهای رزمی به عنوان سرجهازی با خودشان بردند و حالا این روزها با عنوان پرطمطراق ” رئیس فدراسیون بین المللی فستیوال هنرهای رزمی جهان” این طرف و آن طرف پزش را می دهند! بحث البته این اقدامات آقای نوحی نیست که به اندازه کافی در موردش نوشته شده و به اندازه کافی هم مشخص شده که ظاهرا هیچ مسئولی در وزارت ورزش نه گوشی برای شنیدن و نه همتی برای پیگیری اش دارد. بحث، اصل ایده ی داشتن یک فستیوال با کیفیت- نه از آن جنسی که فقط به درد تولید آمار تعداد شرکت کنندگان و جار زدن در رسانه ها می خورد – با موضوع هنرهای رزمی در کشور است.
شاید عجیب به نظر برسد اما وجود فستیوالها و رقابتهای چند وجهی درصورتی که با استفاده از افراد حرفه ای برنامه ریزی و به درستی مدیریت شوند، جدای همه ی مزایای ظاهری و معمول چنین رویدادهایی، حتی می توانند در زمینه حل قضیه تعدد سبکها و مدیریت رشته های من درآوردی که خود در کشور ما به معضلی تبدیل شده اند نیز کمک کننده باشند. اگر دقت کنید می بینید که در بسیاری از کشورهای جهان هیچ محدودیتی برای تعدد سبکها وجود ندارد و در بسیاری از موارد حتی نیاز به دریافت مجوز خاصی هم از فدراسیونهای دولتی و رسمی نیست. با این حال این کشورها بسیار کمتر از ما که کلی قانون و مثلا نظارت در این رابطه داریم با مشکل مواجهند. چرا؟ یکی از دلایل شاید این باشد که در بیشتر این کشورها فضای سالم رقابتی به میزان کافی وجود دارد، تورنمنتهای متعدد و فستیوالهای گوناگون چه برای آنهایی که مدعی سبکهای قهرمانی هستند و چه آنها که سبکشان را یک هنر رزمی می دانند مهیا است و این رویدادها به آنها فرصت دیده شدن و به علاقمندان فرصت قضاوت کردن و انتخاب می دهند. خیلی از هنرهای رزمی که امروزه در دنیا و ازجمله در کشور خود ما شناخته شده هستند بخاطر آنکه فلان فدارسیون به آنها مجوز داده نیست، بلکه بخشی از همه گیر شدنشان را مرهون دیده شدن در همین جشنواره ها هستند. خود مایی که در این حوزه فعال هستیم با برخی از رشته های رزمی نخستین بار از طریق فستیوال هایی مثل “برسی” فرانسه آشنا شده ایم. برخی از آنها از همین طریق در نشریات رزمی معرفی شدند و برخی از همان رشته ها امروز در کشورمان نمایندگی دارند! یا رشته ای مثل “جوجیتسو برزیلی” با درخشش در رقابتهایی مثل UFC بود که به سرعت رشد کرده و در جهان شناخته شده نه بخاطر چاپ خالی بندیهای مسئولانش در فلان نشریه رزمی! چنین رویدادهایی البته همانقدر که برای سبکهای قوی موهبت است، برای سبکهای ضعیف و بدون پشتوانه یک بلای آسمانی است! چون غیرواقعی بودن ادعاهای آنها را در عمل و جلوی چشم دیگران ثابت می کند.
در چنین فضایی سبکهایی که حرفی برای گفتن ندارند خود به خود بدون نیاز به هیچ قانون و بند و تبصره ای به مرور زمان رو به فراموشی خواهند رفت. نگاه کنید همین رقابتهای MMA – که البته به جای خود نقدهای زیادی هم به آن وراد است – چقدر در تغییر نگرش عمومی نسبت به برخی از رشته های رزمی موثر بوده است؟ تا قبل از این رقابتها چه رشته هایی که داد سخن سر می دادند که ما چه ها که نیستیم و اگر رقابت واقعی درکار بود کسی یارای مقابله با مبارزان ما را نداشت و از اینجور لافها، اما رقابتهایی مثل UFC پوچ بودن بسیاری از این ادعاها را ثابت کرد و همگان دیدند برخی از تکنیکهای تا پیش از این افسانه ای، در عرصه عمل گاها چیزی بیش از یک حرکت نمایشی نیستند و در مقابل چه رشته هایی که پس از این رقابتها – همانطور که پیشتر اشاره شد – رشد کردند و به شهرت جهانی رسیدند. در کشور ما اما به دلیل نبود چنین میدانهایی به اندازه کافی، سبکها و مسئولینشان می توانند تا سالهای سال صرفا با “ادعا” برای خودشان نیرو جذب کنند. کافی است مسئول سبک کمی زبانبازی بلد باشد تا با ساخت داستانهای تخیلی از مزایای سبک بسیار پیشرفته اش – که عملا هیچگاه فرصت قضاوت شدن نمی یابد – با فریب عده ی زیادی از نوجوانان و جوانان آنها را جذب و سالهای سال به حیات خودش ادامه دهد. نمونه این سبکها به اندازه کافی معرف حضور همه هست.
این فقط نمونه ای از مزایای احتمالی داشتن فستیوالها و رقابتها بزرگ و البته با کیفیت در کشور است، حالا اینکه چنین فستیوالهایی در سیستم ورزش کشور ما که صرفا قهرمانی محور است به دیده شدن آن دسته از رشته های رزمی که رقابتی نیستند و هنر رزمی محسوب می شوند کمک می کند، باعث دیده شدن و آشنایی مردم با مجموعه ای از هنرهای رزمی گوناکون در یک زمان محدود شده و درواقع می توانند به گسترش هنرهای رزمی در سطح جامعه منجر شوند، و در نهایت درصورت حرکت در مسیر صحیح در کوتاه مدت در کشور خودمان، سپس در منطقه و در زمانی معقول می توانند به رویدادهای شناخته شده بین المللی تبدیل و حتی ارز آوری و سود اقتصادی برای فدراسیونها، ورزشکاران و مجموعه ورزش کشور داشته باشند.
البته فستیوالها و رویدادهای بزرگی که برگزاریشان بتواند به چنین نتایجی منجر شود از عهده یک فدراسیون آماتور و کم تجربه در این عرصه خارج است. یا باید بخش خصوصی وارد میدان شود که با توجه به قوانین و کاغذ بازیهای مرسوم بسیار بعید است و یا کار بصورت گروهی توسط مجموعه فدراسیونهای رزمی کشور استارت بخورد. به نظر می رسد این دومی از چند جهت دارای مزیت است:
۱- برگزاری یک فستیوال با کیفیت سرمایه گزاری مطلوبی را هم می طلبد. بسیار بعید است فدراسیونهای ما که برای کارهای روزمره خود نیز معمولا با کمبود منابع مالی مواجه هستند به تنهایی از پس بودجه مورد نیاز برآیند. اما اگر کار بصورت مشترک انجام شود و هر فدراسیون رزمی بخشی از بودجه جاری خود را که قرار است صرف توسعه و گسترش رشته های زیرمجموعه اش کند برای اینکار کنار بگذارد، مجموعا می توان امید داشت که رقم قابل توجهی برای این هدف فراهم شود.
۲- درصورتی که این فستیوال توسط یک فدراسیون برگزار شود، احتمال شرکت رشته های زیرمجموعه سایر فدراسیونها در این رویداد کاهش می یابد. این یعنی فستیوالی که عنوان هنرهای رزمی را یدک می کشد اما عملا تعداد زیادی از هنرهای رزمی در آن حضور ندارند! اما اگر کار بصورت مشترک باشد، تقریبا می توان گفت همه ی رشته های رزمی فعال در کشور از حاضرین در فستیوال خواهند بود.
۳- برگزاری فستیوال بصورت مشارکتی احتمال انحراف آن در آینده، سوء استفاده و شخصی کردن آن را به شدت کاهش می دهد.
۴- قانع کردن وزارت ورزش برای حمایت همه جانبه از چنین رویدادی در چنین شرایطی تقریبا تضمین می شود، چراکه بعید است وزارت بتواند نسبت به درخواستی که مشترکا پنج – شش فدراسیون عمدتا مدال آور مطرح می کنند بی تفاوت باشد.
۵- جذب اسپانسر هم در این شرایط راحت تر خواهد بود و سرمایه گذاران طبیعتا به رویدادی که چندین فدراسیون رسمی کشور پشتش هستند راحت تر اعتماد خواهند کرد.
اگر مسئولین فدراسیونهای رزمی کشور بتوانند بخشی نگری و کار جزیره ای را کنار بگذارند، به این باور برسند که همه ی آنها منافع مشترکی دارند که درصورت کار گروهی و همکاری با هم سریعتر به آن خواهند رسید، راه برای اجرایی شدن چنین ایده هایی هموار خواهد شد. استفاده از افراد متخصص و الگوبرداری از نمونه های موفقی مثل جشنواره “برسی” فرانسه یا رقابتهای US OPEN ایالات متحده در کنار همکاری مشترک آنها می تواند آن رویایی را که پیش از این صرفا در ادعا به آن رسیده بودیم، در واقعیت به ثمر برساند.
–
مازیار عبداللهی نیا / ماهنامه رزم آور / مرداد ۹۴
–