این ویدئو رو طی روزهای گذشته احتمالا زیاد دیدین. یک گوشی قاپی ناموفق که سارق به دست قربانی می افته و باقی ماجرا. قابل حدسه بیشتر کسانی که این ویدئو رو دیدن زبان به تعرف و تمجید از این فرد باز کردن و …
اما اجازه بدین از زاویه دیگه ای به این ماجرا نگاه کنیم:
یک نکته مهم که متاسفانه عموما در آموزشهای “دفاع شخصی” بهش دقت نمیشه، اینه که دفاع شخصی نه از زمان مواجهه مستقیم با سارق/ مهاجم که از قبل از اون آغاز میشه. بزرگترین برگ برنده سارقین غافلگیر کردنه و خب دفاع غافلگیری چیه؟ هشیاری! در خیلی از مواقع حفظ هشیاری نسبت به محیط میتونه از چنین حوادثی جلوگیری کنه یا حداقل فرصت تصمیمگیری درستتری به قربانی بده.
نکته مهم دیگه این تصور غلطه که یک دفاع شخصی موفق اینه که از پس مهاجم/سارق به هر نحوی بربیایم. اما در دنیای واقعی ماجرا به این سادگی نیست. جاهایی نوشته بودن ایشون MMA کار بوده(احتمالا به خاطر شباهت ضرباتی که به سارق روی زمین میزنه)، اما اگر واقعا اینطور بوده باشه که اشکالات بسیار بیشتری به عملکردش وارده! چون به عنوان یک MMA کار تکنیکهای بسیاری برای تحت کنترل گرفتن سارق بدون آسیب زدن بهش در اختیار داشته اما بدترین تکنیک ممکن رو انتخاب کرده.
مثل اینکه یک مامور پلیس که بعد از یک بازی فوتبال با تماشاگران خشمگین طرف میشه، برای کنترل و پراکنده کردنشون به جای مثلا باتوم و گاز اشک آور، نارنجک جنگی پرت کنه بینشون! البته که جواب میگیره اما خُب ما کجا و بی وفایی 😁
تکنیکهایی که یک رزمی کار در اختیار داره مثل سلاحهای متفاوت با کارکردهای متفاوته. مهلکترین سلاح لزوما همیشه بهترین سلاح برای هر شرایطی نیست.
یادمون باشه در یک موقعیت دفاع شخصی شما با دوتا حریف طرفی یا دوتا مبارزه در پیش داری؛ یکی دربرابر مهاجم یا سارق و دومی در مقابل تبعات قانونی اون! فقط زمانی شما یک عملکرد عالی و موفق داری که بتونی از هر دو مبارزه پیروز بیرون بیای. شما در یک مسابقه ورزشی هم ممکنه طرف رو “ناک اوت” کنی، اما اگر اون ضربه غیرقانونی باشه خودت بازنده اعلام میشی! در دنیای واقعی این بازنده بودن به مراتب پرهزینه تر از یک باخته و میتونه به معنی دادگاه، دیه، زندان، بیمارستان یا قبرستان باشه!
—
مازیار عبداللهی نیا
—
—