سه درس از پیروزی کیمیا

کسب مدال برنز کیمیا علیزاده  که نخستین مدال تاریخ ورزش بانوان ایران در المپیک محسوب می شود، از آن دست پیروزیهایی بود که همه، از هر طیف و با هر نگرشی در آن چیزی برای خوشحالی پیدا خواهند کرد. مسئولین سیاسی و کسانی که به فکر استفاده ابزاری از ورزش هستند خوشحالند. مسئولین ورزش، کمیته ملی المپیک و فدراسیون تکواندو هم خوشحالند و بالاخره همین پیروزی روی برخی از ناکامی ها و سوء مدیریتهای آنها سرپوش خواهد گذاشت. دست اندرکاران ورزشهای رزمی قطعا خوشحالند و بانوان ورزشکار هم که دیگر بصورت ویژه خوشحالند. درعین حال کسب این موفقیت می تواند سه درس مهم هم برای ما داشته باشد:

kimia olympic 2016-1 B

منبع عکس: سایت رسمی فدراسیون تکواندو iritf.org.ir

۱- بانوان ورزشکار ما پتانسیل آن را دارند که همپای مردان در میادین جهانی کسب افتخار کند.

کم شاهد این نبوده ایم که از اعزام تیم بانوان در رشته های مختلف به رویداهای بین المللی صرف نظر شده با این توجیه که شانس کسب مدال ندارند. دلیل این عدم شانس کسب مدال روشن است؛ کم تجربگی. و خیلی طبیعی است که این کم تجربگی با اعزام نشدن و در حاشیه قراردادن ورزش بانوان جبران نمی شود، بلکه دقیقا راهش اعزامهای بیشتر، اجازه حضور و کسب تجربه در میادین مختلف، سرمایه گذاری و البته کمی صبوری است. کسب مدال المپیک در تکواندو بانوان هم یک شبه به دست نیامده است. سالهاست که بخش بانوان در تکواندو فعال است و سالها موفقیت قابل ذکری هم کسب نکرده بود، اما بالاخره صبوری و استمرار در مسیر آغاز شده جواب داد؛ آهسته آهسته بانوان تکواندو با کسب تجربه بیشتر به خودباوری رسیدند، کسب مدالها شروع شد و حالا با کسب مدال المپیک به اوج خودش رسید.

۲- می شود هم در ایران ماند و هم به جایی رسید!

مدتی است با روند رو به گسترش مهاجرت و متاسفانه گاهی پناهندگی برخی از ورزشکارانمان مواجه هستیم. خود این موضوع بحث مفصلی می طلبد اما آنچه نگران کننده است تصور و باوری است که در بین بخش زیادی از نوجوانان بوجود آمده که هرگاه با چنین ورشکارانی مواجه می شوند با جملاتی مثل “دمش گرم که رفت، اینجا می موند هیچی نمی شد” از این اقدام استقبال می کنند. این زنگ خطری است که یک ورزشکار نوجوان آن هم  در آغاز راه و زمانی که باید در اوج انگیزه باشد خودش را صرفا بخاطر در ایران بودن یک بازنده تصور کند. این درست است که متاسفانه در کشور ما در برخی از رشته ها بصورت عام و در برخی بطور خاص برای بانوان محدودیت و گاه ممنوعیت وجود دارد. در این هم تردیدی نیست که امکانات و توجه برخی از کشورها  به ورزشکاران – البته نه در آن حد تخیلی و اغراق شده – بیشتر از ماست و شکی در این نیست که هر ورزشکاری مختار است در مورد ماندن یا رفتنش تصمیم بگیرد. اما این باور هم که “اگر در ایران بمانی به هیچ کجا نمی رسی” باور درستی نیست. ازقضا در این دوره تکواندو المپیک  از هر دو طیف نماینده داشتیم و نتیجه را هم دیدیم. دیدیم که می شود در ایران ماند و باوجود همه محدودیتها به مدال المپیک هم رسید. درست است که ممکن است راه سخت تر باشد اما درعوض به همان نسبت لذت کسب پیروزی اش هم بیشتر است.

۳- دنیا دشمن ما نیست!

“سر بچه های ما را بریدند”، “نمی خواستند یک ایرانی بالا بیاید”، “حقمان را خوردند” و جملاتی از این دست که دیگر واقعا کلیشه ای شده اند. در اینکه گاهی اشتباهات داوری رخ می دهد که به ضرر ماست(و گاهی اوقات هم البته به نفع ماست که هیچوقت دوست نداشته ایم در موردش صحبت کنیم) بحثی نیست. شاید گاهی اوقات هم واقعا با برنامه ریزی مشکلاتی برای ورزشکارانمان درست شود، اما این تصور که فدراسیونهای جهانی یا کمیته بین المللی المپیک اینقدر بی در و پیکرند و یا ما واقعا آنقدر درورزش دنیا مهمیم که شب و روز برای ناکامی ما نقشه بکشند واقعا دور از منطق است. اگر واقعا پشت پرده المپیک  برنامه ای برای ناکامی ایران بود قاعدتا باید جلوی این مدال گرفته می شد. اگر واقعبینانه نگاه کنیم کسب این مدال هم از لحاظ سیاسی و هم از نظر ارزش تاریخی برای ورزش ایران به مراتب اثرگذارتر از مدالهایی بود که معتقدیم به عمد از ما دریغ کردند. جلوگیری از کسب این مدال حتی راحت تر هم بود و برای جامعه ورزش ما قابل قبول تر. سعی کنیم قواعد بازی را یاد بگیریم و فقط برنده های خوبی نباشیم، بازنده های خوبی هم باشیم و هر شکستی را توطئه تلقی نکنیم.

درپایان باید به این نکته هم اشاره کرد که جدای از نتیجه کسب شد، متاسفانه شیوه مبارزه تکواندوکاران ما از لحاظ فنی چنگی به دل نمی زند. گویی به جز چند تکنیک ابتدایی و دم دستی چیزی برای عرضه نداشتند. بله، ممکن است این شیوه جواب داده باشد اما فراموش نکنیم خواندن دست مبارزینی که فقط به چند تکنیک و شگرد مجهزند برای رقبا کار بسیار راحتی خواهد بود. از طرفی فدراسیونهای جهانی به فکر جذاب تر شدن رقابتها هستند و قطعا قوانین و شیوه امتیازدهی مرتب به سمتی تغییر خواهد کرد که مبارزان تکنیکی تر و مبارزانی که جذاب تر مبارزه می کنند شانس بیشتری برای پیروزی داشته باشند. اگر ما همچنان روی همین شیوه فعلی تمرکز کنیم و یا دچار این توهم شویم که پیروزی نماینده ما بر حریفش لزوما به معنی برتر بودن او از لحاظ فنی هم هست، بدون تردید در سالهای آینده به مشکل برخواهیم خورد.

مازیار عبداللهی نیا

یک دیدگاه بر “سه درس از پیروزی کیمیا
  1. تینا گفت:

    دنیا دشمن ما نیست

  2. eli گفت:

    chera biensafi mikonid? kimiya aznazar fani ham az heme harifash sar bod

  3. مرادی گفت:

    ینی حقش رو نخوردن؟ ندیدید امتیاز اخرش رو تو بازی با اسپانیا ندادن؟

  4. تکواندو شیراز گفت:

    ایووووول!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.