یکی از دوستان خبرنگار این عکس رو منتشر و به نکته ظریفی اشاره کرده؛ اینکه تصویر آسیب دیدگی کیمیا – که اون هم توسط خبرنگار دیگری منتشر و جو احساسی رو هم این چند روز ایجاد کرد، احتمالا مربوط به زمان مسابقه اخیر و بعد از اون نیست. به نظر می رسه یک عکس قدیمی است که در این مقطع زمانی جهت حمایت از او و احتمالا تحریک افکار عمومی برعلیه گزارشگر مسابقه (آقای بیژن خراسانی که خودش از پیشکسوتان تکواندو است) منتشر شده. به نظر درست میاد، اگر این میزان آسیب دیدگی های متعدد در زمان مسابقه وجود داشت احتمالا نه اجازه مبارزه بهش داده می شد و نه حتی می تونست دستکش رو دستش کنه.
همونطور که کوچک و کم ارزش کردن موفقیت کیمیا با هدف ضربه به فدراسیون کار غیر اخلاقی و غیر حرفه ای است، همونطور بزرگنمایی و احساسی کردن بیش از اندازه ماجرا و تحریک افکار عمومی بر علیه منتقدین هم همون اندازه غیر اخلاقی و غیر حرفه ای است. درواقع هر دوی اینها هم سوء استفاده از موقعیت شغلی و هم سوء استفاده از یک ورزشکاره، ولو با نیت خیر و با هدف حمایت از او انجام گرفته باشه.
مشکل اینجاست که متاسفانه برخی از خبرنگاران و رسانه های ما یا درگیر باند و باندبازی شدن یا رفاقت با فلان ورزشکار و فلان مسئول رو وارد حیطه کار حرفه ای خودشون کردن. از اون طرف هم هی می گن رسانهها یار دوازدهم تیم ملی، یار نهم و چمی دونم فلانم تیم ملی! والا هیچ کجای دنیا کار رسانه حمایت نیست. کار رسانه بیان واقعیت بدون قصد و غرض و همونطوری که اتفاق افتاده است. اما با این حرفها این توقع در مخاطب، ورزشکار و مسئول بوجود میاد که فقط باید از رسانه حمایت ببینه و همین آغاز انحراف از رسالت واقعیه رسانه هاست.
امروز روز جهانی ورزشی نویسان هم بود، راستش من فکر می کنم ما تو ایران برخلاف ظاهر امر، خیلی معدود خبرنگار و رسانه ورزشی داریم. به همون دلایلی که در بالا ذکر شد متاسفانه کاری که بسیاری از خبرنگاران و رسانه های ورزشی ما انجام می دن بیشتر شبیه کار منیجرها و پروموترهای ورزشی است تا کار خبرنگاران!
—
مازیار عبداللهی نیا