تصویر سمت راست؛ لباس تیم ملی ایران با نقش یوز ایرانی – تصویر سمت چپ فولیکو، نماد جام جهانی برزیل
این روزها رونمایی از لباس تیم ملی فوتبال ایران با تصویر یوز آسیایی(ایرانی) در صدر اخبار ورزشی است. اگرچه نفس کار، کار و ایده بسیار پسندیده ای است، اما طبق معمول بزرگنمایی های خارج از منطق که ظاهرا دیگر به عرف جامعه ما تبدیل شده قضیه را تا حد زیادی لوث کرده است. برخی چنان جو زده شده اند که این اقدام را یک رخداد جهانی دانسته اند که برای نخستین بار رخ داده و دیگران با دیدن ملی پوشان ما در جام جهانی به حال خودشان حسرت خواهند خورد! انتقادی هم اگر هست صرفا به نوع طرح است. اما اجازه بدهید از منظر دیگری به این داستان نگاه کنیم. به نظر می رسد اولین انتقاد نه به طرح اجرا شده که به انتخاب رشته ورزشی و تیمی که قرار است معرف این نماد باشد وارد است. قاعدتا هر کشوری اگر قصد معرفی نمادی را از طریق ورزش داشته باشد، آن را از طریق ستاره های مطرح ورزشی و رشته هایی که در آنها دارای جایگاه جهانی است انجام می دهد. اما ظاهرا این توهم که در دنیای عریض و طویل ورزش “این تنها فوتبال است که دیده می شود” در ذهن فعالان محیط زیست کشورمان هم نفوذ کرده و نتیجه این شده که آنها نیز برای معرفی یوز ایرانی به جای انتخاب یکی از تیم های قدرتمند و صاحب عنوان ما در سطح جهان، یکی از ضعیف ترین تیم های ملی ما یعنی تیم ملی فوتبال را انتخاب کرده اند! ظاهرا این دوستان فراموش کرده اند که اگرچه جام جهانی فوتبال نیز یکی از بزرگترین و پربیننده ترین رویدادهای ورزشی جهان است، اما در این مسابقات هم شما وقتی دیده خواهید شد که جزو بهترین ها باشید. آیا تیم ملی فوتبال ما از تیم های مطرح دنیاست؟! آیا غیر از این است که ما یکی از ضعیف ترین تیم های حاضر در جام جهانی هستیم و به احتمال زیاد اگر معجزه ای رخ ندهد همان اوایل کار حذف خواهیم شد؟ خب طبق کدام منطق انتخاب چنین تیمی را برای یک کار تبلیغی می توان توجیه کرد؟ البته اگر هدف صرفا ایجاد حساسیت داخلی بوده، با توجه به جو فوتبال زده رسانه های ایرانی، انتخاب فوتبال بهترین انتخاب بوده و تا همینجا هم نتیجه ای را که باید بدهد داده است. اما اگر هدف یک کار بین المللی بوده است، متاسفانه انتخاب یکی از ضعیف ترین رشته های ورزشی کشور برای این کار مصداق بارز شرط بندی روی اسب مرده است! تیمی که در حالت عادی احتمال باختش در این مسابقات بیشتر از برد است، اصولا خودش هم دیده نمی شود چه برسد به طرح روی پیراهنش! آیا بهتر نبود تیم ملی یکی از رشته های صاحب عنوان ما در دنیا مثل تیم ملی کشتی یا تیم ملی وزنه برداری و یا تیم ملی تکواندو که ۱۶ سال است همواره روی سکو بوده و حداقل یک قرابتی با سرعت و قدرت به عنوان معرفی از یوز دارند برای این کار انتخاب می شدند؟ و یا حتی تیم های ملی والیبال یا بسکتبال که حداقل در دنیا حرفی برای گفتن دارند به جای تیم ضعیف فوتبال ما معرف یوز ایرانی می شدند؟
از طرفی خود طرح هم جای بحث دارد. اینکه گفته می شود این برای نخستین بار است که از طرح روی پیراهن ورزشی استفاده شده به خاطر هوش سرشار و خلاقیت تصمیم گیران آن و کم هوش بودن دیگران که چنین کاری را تابحال نکرده اند نیست، علت عدم استفاده دیگران از این روش خیلی ساده است؛ وقتی قوانین دست شما را برای استفاده از هر طرح و رنگی بر روی لباس ورزشی باز نمی گذارند و نتیجه کار شما درنهایت طرح محو و سایه مانندی خواهد شد مثل شاهکار ما، خب اصولا چرا باید انجامش داد؟ همه که مثل ما فقط به های و هوی رسانه ای شدنش نگاه نمی کنند، می خواهند نتیجه بگیرند و وقتی روشی نتیجه مورد نظر را ندارد چرا باید انجامش دهند؟ ضمن آنکه اصولا استفاده از یک تیم ورزشی که بطور طبیعی در معرض برد و باخت قرار دارد و این برد باخت می تواند در معرفی و ذهنیت مخاطب نسبت به نماد یا موضوعی که قرار است معرفش باشد اثر بگذارد، چندان ایده خوبی نیست. به همین علت دیگران سعی می کنند وقتی میزبانی رویدادی را برعهده دارند، از موضوع مورد نظرشان به عنوان یک نماد در لوگوی مسابقات بهره ببرند که نه سرنوشتش به برد و باخت تیمی گره بخورد و هم دستشان باز باشد و بتوانند از همه جذابیت های گرافیکی برای اثربخش شدن آن نماد استفاده کنند. شما با یک جستجوی ساده خواهید دید که در بسیاری از بازیهای آسیایی، مسابقات المپیک و حتی چندین دوره همین جام جهانی فوتبال از نماد حیوانات در لوگوها استفاده شده است. حتی در همین جام جهانی برزیل هم طرحی از “آرمادیلو” پستاندار کوچک و نادر به عنوان نماد رسمی بازیها معرفی شده است. با این تفاوت که به جای یک تصویر محو روی پیراهن، این آرمادیلو با این طرح کارتونی جذاب هم اسم دارد(فولیکو) و هم مثل یک شخصیت مجازی در سایتهای اجتماعی فعال است! کسانی که می گویند این کجا و طرح و ایده ما کجا؟! کافی است تصویر او را با طرح گنگ روی پیراهن تیم ملی ما مقایسه کنند، سری به سایت مربوط به یوز ایرانی که تا این لحظه فقط از آن رونمایی شده اما هنوز هیچ چیزی در آن نیست بزنند و بعد سری هم به بخش ویژه معرفی نماد برزیلی ها در سایت رسمی فیفا با تصاویر جذاب و بازی های آنلاینش بزنند و بعد منصفانه قضاوت کنند چه کسی باید به حال چه کسی حسرت بخورد؟!
فعالان محیط زیست ما خوب است بدانند عمده کسانی که این روزها دور و ور آنها هستند و به به و چه چه می کنند، نه دغدغه یوز ایرانی دارند و نه هیچ دغدغه محیط زیستی دیگری، آنها تنها چیزی که برایشان مهم است سر و صدا رسانه ایست و کاری هم به نتیجه کار ندارند. بنابراین اگر می خواهند کاری را که آغاز کرده اند اثربخش باشد و ادامه پیدا کند، بجای دلخوش شدن به این هیاهو ها، بهتر است دیدی منتقدانه به آنچه اتفاق افتاده داشته باشند نه آنکه اینقدر هیجانزده شوند که کارشان را غیرممکنی بدانند که ممکن شده است! استفاده از ورزش برای اهداف محیط زیستی اصلا کار تازه ای نیست. حتی برگزاری تورنمنتهای خاص برای جمع آوری کمکهای مالی برای این اهداف هم تجربه شده است. همانطور که چند سال پیش تورنمنتی در رشته های رزمی برای کمک به ببر سیبری در انگلستان برگزار شد و نمونه های مشابه در رشته های مختلف ورزشی. دوستان محیط زیستی خوب است حداقل از تجربیات همکاران خودشان در سرتاسر دنیا استفاده کنند تا بجای هیجانزدگی بیش از اندازه، با استفاده از تجربیات آنها و مشاهده مسیرهای طی شده، سریع تر و راحت تر به هدف اصلی که همان آگاهی بخشی به مردم و کمک به حفظ گونه های جانوری و محیط زیست است برسند.
—
یک دیدگاه بر “یوز ایرانی و فوتبال؛ شرط بندی روی اسب مرده”
با سلام
بهتر است بدانید که :
۱ – طراحی لباس بعهده فدراسیون فوتبال بوده است و مورد تائید فعالان محیط زیست و ایده پرداز اصلی نبوده است.
۲ – یوز آسیایی – ایرانی نماد ایران نیست بلکه اکنون فقط ۵۰ قلاده آن در ایران وجود دارد.
۳ – مهم حمایت از این گونه در خطر انقراض است نه میتینگ دادن با آن
۴ – جام جهانی یک رویداد جهانی است و بالطبع توجه افراد بیشتری را برای کمک به یوز جلب می کند.
۵ – هیچ منعی وجود ندارد که دیگر تیم های افتخار آفرین ایران نیز برای حمایت از یوز بپاخیزند و طرح یوز را بز پیراهنشان نقش زنند.
۶ – تا به امروز هزینه ها توسط ایده پرداز اصلی جناب آقای نور آقایی از جیبشان پرداخت شده است بدون کمک فدراسیون فوتبال
۷ – صرف نظر از برد وباخت تیم فوتبال ما امیدواریم که برد با یوز پلنگ آسیایی باشد
۸- باید بدانید که برای حفظ آرمادیلو میلیونها دلار خرج شده است و تمام برزیلی ها از این طرح حمایت کرده اند ولی شما برای حمایت از یوز و راه اندازی سایت آن چه کرده اید ؟ جز این است که بدون داشتن اطلاعات کافی این پروژه را به سخره گرفته اید ؟
دوست گرامی، تشکر از نظرات شما. اما فکر می کنم شما کمی دچار سوء تفاهم شده اید چون خیلی از مواردی که مطرح فرمودید ارتباطی با این نقد نداشت. به هرحال در پاسخ به شما:
۱٫ خب طبیعتا انتقادی هم که هست متوجه تصمیم گیران نهایی در فدراسیون است.
۲٫ درجایی از متن هم اشاره نشده که یوز ایرانی نماد ایران است. اما تیم ملی فوتبال ایران قرار است معرف این نماد باشد.
۳٫ تا منظور شما از میتینگ دادن چه باشد. صرف چاپ یک تصویر روی یک پیراهن که باعث فرهنگسازی در مورد موضوعی نخواهد شد، این طرح نیاز به فعالیت های جانبی جهت معرفی بهتر خواهد داشت. مثل همان کاری که برزیلی ها برای شخصیت “فولیکو” انجام داده اند. اما اگر منظورتان سر و صدا و جار و جنجال به راه انداختن است، حق با شماست و در قسمت پایانی این مطلب هم اگر دقت بفرمایید به این روش انتقاد شده است.
۴٫ جام جهانی فوتبال هم یکی از رویدادهای پربیننده بین المللی است، اما دقت داشته باشید که یوز ایرانی نماد مسابقات جام جهانی نیست بلکه نماد تیم ملی ایران است! جام جهانی هرچقدر هم که بیننده داشته باشد دیده شدن یوز ایرانی به مدت ماندگاری تیم ملی ایران بستگی دارد که با توجه به ضعف ایران در این رشته ورزشی احتمالا بسیار کوتاه خواهد بود.
۵٫ بله، اما شاید بهتر بود از ابتدا تیم یک رشته قدرتمند و صاحب عنوان در دنیا برای این کار انتخاب می شد.
۶٫ دستشان درد نکند! پز آن را که فعلا فدراسیون فوتبال می دهد!
۷٫ وقتی شما یک تیم را معرف نماد مورد نظرتان می کنید، منطقا برد و باخت آن تیم چه بخواهیم و چه نخواهیم در میزان اثربخشی آن موثر خواهد بود.
۸٫ پس شما قبول دارید که کاری که برزیلی ها کرده اند بسیار حرفه ای تر از کار ما بوده است؟ ظاهرا که قبول دارید. پس مشکل شما با این نقد کجاست؟ این نقد یا به قول شما تمسخر، متوجه اصل ایده نیست بلکه متوجه کسانی است که برعکس شما مدعی هستند کاری که ما برای یوز ایرانی کردیم برزیلی ها برای آرمادیلو نکرده اند و در جام جهانی به ما حسرت خواهند خورد! قسمت هایی از این نقد که حالت کنایه دارد در اصل اشاره به اینگونه ادعاهاست و مستقیم هم به متن اصلی لینک شده است. اگر در همان ابتدای مطلب روی جمله “برخی چنان جو زده شده اند” کلیک بفرمایید متوجه خواهید شد که مخاطب این نقد چه کسانی هستند. و اما در مورد سایت! فکر نمی کنم سایت یوز آسیایی به من یا هر کس دیگری به غیر از کسانی که پیش پیش خبر از رونمایی آن می دهند و آدرسش را منتشر می کنند ولی وقتی به سراغش می روی می بینی هیچ سایتی هنوز درکار نیست، ربط داشته باشد! اگر برای راه اندازی این سایت فراخوانی داده می شد و بعد کسی – که البته کاری از دستش برمیامد – بدون هیچ حرکتی فقط انتقاد می کرد می شد مخاطب قرارش داد و پرسید که خود شما برای اجرایی شدن آن چه کرده اید؟ اما وقتی از سایتی که هنوز وجود ندارد رونمایی می شود! دیگر حق بدهید که انتقاد به کسان دیگری وارد است.
ببخشید شما دارید یوزپلنگ ایرانی رو با یک شخصیت کارتونی مقایسه می کنید؟!!!
دوست عزیز، “فولیکو” که در غالب آن طرح کارتونی(جهت جذابیت بیشتر و خصوصا برقرای ارتباط با کودکان) می بینید، معرف پستاندار کوچکی بنام”آرمادیلو” است.
جناب آقای عبداللهی نیا
تصور می کنم شما یه برنامه نود استناد کرده باشید و حال آنکه آقای فردوسی پور حتی کوچکترین اطلاعی از این پروژه نداشته واگرعادل باشد در ۹۰ آینده اشتباهاتش را تصحیح خواهد کرد.
اما اگر می خواهید واقع امر را بدانید به سایت شخصی جناب آقای آرش نور آقایی مراجعه کرده و بر روی تیتر پروژه یوز آسیایی کلیک کنید تا بر اصل موضوع وقوف یابید.
موفق باشید
دوست گرامی، آنچه در برنامه ۹۰ مطرح شده و جنجال بر سر اینکه چه کسی نخستین بار این ایده را مطرح کرده یا نکرده کلا داستان دیگری است و اصلا موضوع مورد نقد در این مطلب نیست. به هرحال ممنون از شما.
جناب عبداللهی نیا
صجبت بر سر این جنجال نیست
امیدواربودم که مطالب سایت یاد شده را یه دقت بخوانید
شما مثل منتقد سینمایی هستید که فیلم را بدقت ندیده وآنرا نقد می کند
روزنامه ای که به آن حمله کرده اید در حمایت از پروژه یوز پلنگ آسیایی آن مطالب را درج کرده است
شما می دانید جرا ورزشکاران انفرادی ما به مراتب موفق تر از تیم های ورزشی ما هستند ؟
چون اصولا ما ایرانی ها تیم ورک ضعیفی داریم
آیا قابل تجسین نیست که این نهادهای دوز از هم در جهت یک جریان ارزشمند با هم متجد شده اند ؟
از نقد شمابرداشت های منفی بسیاری می شودو کل دوستانی که در این پروژه روز وشب وقت گذاشتند را زیر سوال برده اید
اینقدر بی انصاف نباشید
وقتی تریبونی برای ایراز عقیده دارید؛نسبت به آنچه که می گویید مسئولید
به هر حال پیراهن تیم ملی نمره ۹ را بدست آورد و جزو ۴ پیراهن برتر جام جهانی شد
در نظر داشته باشید که این مطلب چقدر در زدودن افکار منفی و ضد ایرانی و کسب آبرو برای ایران عزیز موثر خواهد بود
شما می توانستید مستقیما نقد خود را ذیل مطلب روزنامه یاد شده بنویسید و پاسخ خود را بیابید
امیدوارم همراه این جریان قدم بردارید نه علیه آن
پاینده باشید
از پیگیری شما ممنونم اما واقعا متوجه نمی شوم مشکل شما با این نقد چیست. ایده ای مطرح شده و ایده بسیار خوبی هم بوده، اما در مقام اجرا نقدهایی به آن وارد است. فکر می کنم هر کسی هم حق داشته باشد که در این مورد نظرش را بیان کند. کار گروهی فقط این نیست که همدیگر را تایید کنیم و به به و چه چه کنیم، نقد و ارائه پیشنهاد هم می تواند بخشی از همین کار گروهی باشد. اینجا یک سایت ورزشی است و نقد و پیشنهاد ارائه شده هم بیشتر از همین منظر بوده است. خلاصه این مطلب که نمی دانم چرا برداشت شما از آن اینقدر منفی است سه پیشنهاد بیشتر نیست؛ اول اینکه شاید بهتر بود بجای تیم ملی فوتبال یکی از رشته های صاحب عنوان ایران برای معرفی این نماد انتخاب می شد. دوم اینکه اینقدر از کاری که صورت گرفته جوگیر نشویم که فکر کنیم کاری کرده ایم کارستان چون هر کسی با یک مقایسه ساده متوجه می شود که کار ما با همان نمونه برزیلی اش کلی فاصله دارد و مطالبی مثل مطلب همان سایت موردنظر نه تنها کمکی به این پروژه نیست که بیشتر به گول زدن خودمان منجر خواهد شد. و سوم، با توجه به اینکه حمایت از حیوانات از طریق رویدادهای ورزشی سابقه دارد و بارها اتفاق افتاده، به دوستان محیط زیستی پیشنهاد شده بود که راههای طی شده و تجربه های کسب شده قبلی توسط فدراسیون های ورزشی و سازمانهای فعال در محیط زیست را بررسی کنند تا برای دفعات بعد بجای آزمون و خطا، راه هموار تری در پیش رو داشته باشند. فکر نمی کنم هیچکدام از آنها به مخالفت یا تضعیف پروژه مورد نظر منجر شود.
به هرحال از توصیه های شما ممنونم اما امیدوارم شما هم با پیشداوری نسبت به هر نقدی نتیجه گیری نکنید.
موفق باشید.
این چه حرفی است شما می زنید؟ اگه رشته ای به غیر از فوتبال انتخاب شده بود اصلا کی استقبال می کرد و این همه بازتاب پیدا می کرد؟
دوست گرامی، اگر مطلب را با دقت بیشتری مطالعه بفرمایید اشاره شده که اگر هدف صرفا ایجاد حساسیت به یوز ایرانی در داخل کشور بوده باشد، با توجه به جو فوتبال زده رسانه های داخلی، انتخاب فوتبال بهترین انتخاب بوده و جواب هم داده است. اما اگر به تاثیرگذاری بین المللی فکر می کنیم، طبیعتا این تیمها و قهرمانان صاحب عنوان ما در دنیا هستند که به چشم خواهند آمد. فوتبال ما خارج از های و هوی های رسانه ای دارای جایگاهی در عرصه فوتبال دنیا نیست.