حدودا ده سال پیش که MMA یواش یواش داشت تو جامعه رزمی ما جای خودش رو باز می کرد، مطلبی نوشتم برای «رزم آور» با عنوان «در اعماق MMA» که معرفی اجمالی این مسابقات بود. این گذشت تا دو سال پیش که با زمزمه ورود ملی پوش سابق کشتی کشورمون به MMA برخی از نشریات غیر رزمی مثل مجله «تماشاگر» هم به این موضوع پرداختند. خب قابل حدس بود که درصد بالایی از مخاطبینشون اصلا نمی دونستن MMA چیه. به نظرم رسید الان زمان مناسبی است که برای معرفی MMA مطلب جدیدتری اینبار برای مخاطب عمومی تر بنویسم. رفتم یک نسخه از این مجله رو خریدم که ببینم سیستم کارشون چه جوریاس. مجله رو باز کردم و با دیدن اون تصویری که تو عکس دومی می بینید خشکم زد.
بایگانی برچسب: s
UFC ایران، مگه می شه؟ مگه داریم؟!
خیلی سال پیش وقتی رشته های اصطلاحا رینگی در ایران پا می گرفت و رزمی کاران زیادی مشتاق شده بودند در مورد این مسابقات بیشتر بدانند و آرزویشان این شده بود که بتوانند روزی در این رقابتها شرکت کنند، افراد سودجویی هم پیدایشان شد تا با استفاده از این اشتیاق و نیاز ایجاد شده برای خودشان کار و کاسبی راه بیاندازند. سالها بعد نوبت به رقابتهای MMA و مسابقاتی مثل UFC رسید تا تاریخ دوباره تکرار شود. با این تفاوت که حالا تعداد نشریات رزمی و سطح آگاهی رزمی کاران بسیار بیشتر از قبل به نظر می رسید و با وجود وسایل ارتباطی مثل اینترنت و… بعید به نظر می رسید دیگر براحتی قبل فریب دادن و فریب خوردنی اتفاق بیفتد. اما با کمال تاسف ظاهرا همیشه عده ای که بخواهند از ناآگاهی دیگران سوء استفاده کنند و عده ای که آماده فریب خوردن باشند وجود دارند و همدیگر را کامل می کنند!
ناقضین کپی رایت
متاسفانه در کشور ما مالکیت معنوی یا کپی رایت و توقع رعایت آن خصوصا در فضای وب تقریبا شوخی است. شما به عنوان یک تولیدکننده محتوا ممکن است در ابتدا بسیار جدی پیگیر حفاظت از آثار خود باشید، اما دیر یا زود متوجه می شوید که باید پذیرفت کپی کردن برای برخی آنقدر عادی و پیش پا افتاده شده و فرهنگ کپی کاری آنقدر در ذهن برخی از ما رسوخ کرده که باوراندن این حقیقت که این کار هیچ فرقی با دزدی ندارد کاری بس بیهوده و ناشدنی به نظر می رسد. برای من هم این اتفاق افتاد و بالاخره به این نتیجه رسیدم که پیگیری این ماجرا فقط جنگ اعصاب است.
نقض کپی رایت عامل حذف تاتو شد!
فهم کپی رایت یا حق نشر، مالکیت معنوی یا فکری و… چندان سخت نیست. به زبان ساده یعنی همانطور که شما صاحب و مالک پول نقد، اتومبیل، خانه و از این دست دارایی های خود هستید و اگر کسی بدون اجازه شما به آنها دست اندازی کند سارق محسوب شده و قانون با او برخورد خواهد کرد، همانطور شما صاحب و مالک ایده، فکر و هر محصولی مثل متن، عکس و… که تولید می کنید هم هستید. اما در کشور ما این نوع مالکیت متاسفانه به شوخی بیشتر شبیه است. در فضای وب که کلا اگر شما چیزی را منتشر کردید دیگر رسما صاحبش نیستید! بیرون از این فضا هم اوضاع بهتر نیست. حتی می بینیم شرکت های بزرگ ما به چه راحتی حتی طرح ساده جعبه محصولشان را هم از شرکتهای دیگر کپی می کنند و گویی کلا همه به این نوع سرقت خو گرفته ایم! کمترین ضرر ادامه این روند کاهش تولید محتوا یا کاهش کیفیت آن و از بین رفتن خلاقیت است.