دنیای رزمی از صدها رشته و سبک مختلف تشکیل شده است. از منظر ورزشی برخی از آنها مثل تکواندو و جودو در بازیهای المپیک حضور دارند یا داری مسابقات معتبر جهانی هستند و برخی دیگر مثل کیک بوکسینگ بیشتر در بخش حرفه ای شناخته شده هستند. طبیعی است که گاهی برخی رزمی کاران وقتی متوجه شوند که جایگاه رشته شان در دنیای ورزش با هدف آنها همخوانی ندارد، تصمیم به تغییر سبک بگیرند. بیشتر بخوانید
بایگانی دسته: نقد و تحلیل
مسابقات آزاد هانمادانگ؛ یادبود استاد مارتیروسیان
در ورزش کشور ما روند خیلی از کارها از آخر به اول است! مثلا تصمیم می گیریم یک تورنمنت برگزار کنیم اما به جای آنکه پله پله و اصولی جلو برویم، هنوز نه به دار است و نه به بار، آنقدر جهانی و بین المللی و غیره به سر و ته عنوانش می بندیم که یک نفر نداند خیال می کند هنوز هیچی نشده پوز مسابقات المپیک را زده ایم! بعد همان تورنمنت پر سر و صدا که یک کامیون می خواست تا عنوانش را بکشد طبیعتا به ضعیف ترین شکل ممکن برگزار می شود، سال به سال آب می رود و چند سال بعد هم اثری از آثارش باقی نمی ماند! اما خب گاهی اوقات استثنا هم وجود دارد و گاها شاهد حرکاتی اصولی هستیم که آهسته آهسته از مقیاس کوچک شروع شده و سال به سال رشد می کنند. مانند مسیری که به برگزاری اولین دوره مسابقات آزاد هانمادانگ یادبود استاد مرحوم “آرمن مارتیروسیان” منجر شد. باشگاه آرارات تهران را بیشتر به خاطر سابقه تیم فوتبالش می شناسند. اما همانطور که در مقیاس وسیع تر امروز رشته هایی مثل تکواندو جور فوتبال را در میادین بین المللی می کشند، بچه های تکواندو آرارات نیز این روزها همت کرده و اسم آرارات را دوباره بر سر زبانها انداخته اند. داستان از چند سال پیش که تکواندو این باشگاه دوباره شروع به فعالیت کرده بود آغاز شد. “هاملت سهاکیان” مربی تکواندو این باشگاه همت کرد و برای زنده نگاه داشتن یاد و خاطره مرحوم استاد “مارتیروسیان” مراسمی سالانه که همراه با تقدیر از جمعی از پیشکسوتان تکواندو بود را استارت زد. مراسمی که خوشبختانه طی این چند سال نه تنها کمرنگ نشد که پیشرفت هم داشت و امسال عملا به یک تورنمنت ملی در هانمادانگ تبدیل و آن مراسم جمع و جور و خودمانی دیروز به مسابقاتی با حضور ۲۰۰ تکواندوکا از ۸ استان کشور بدل شد!
حضور چهره ها در هنرهای رزمی، فرصت یا تهدید؟
از امروز خانم هدیه تهرانی به عنوان نایب رئیس بانوان سبک “تای چی چوان” فدراسیون ووشو شروع به فعالیت خواهد کرد. اعلام این خبر در روزهای گذشته با واکنش های مختلفی روبرو شده است. بسیاری معتقدند استفاده از یک هنرپیشه برای چنین پستی فقط یک استفاده تبلیغاتی بوده و توجیه منطقی ندارد. اگرچه نایب رئیس فدراسیون گفته هدیه تهرانی هفت سال است که به عنوان مربی در این رشته فعالیت می کند. بطور کلی نه فقط در کشور ما که در دیگر کشورها هم رابطه بین شخصیت های مشهور از سیاستمداران گرفته تا هنرپیشه و خواننده با هنرهای رزمی همیشه وجود داشته، گاهی این افراد بخاطر جذابیت های هنرهای رزمی خودشان جذب این رشته ها شده اند و گاهی هم دست اندرکاران این رشته ها با جذب ولو افتخاری آنان دنبال بهره برداری تبلیغاتی بوده اند. در بین سیاستمداران از افرادی که تا استادی رشته ای پیش رفته اند مثل ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه تا کسانی که اندک سابقه ای در هنرهای رزمی دارند مثل باراک اوباما رئیس جمهور فعلی و بیل کلینتون از رئوسای جمهور سابق ایالات متحده و تا کسانی که عناوین افتخاری در این رشته ها کسب کرده اند مثل رئوسای جمهور سابق ایران، طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه و از همه جدیدتر دبیرکل سازمان ملل را می توان نام برد. بیشتر بخوانید
بدون شرح!
چند سال پیش بود که آقای نوحی ریاست فدراسیون ورزش های رزمی، استارت برگزاری یک فستیوال بین المللی هنرهای رزمی را در کشور زدند. اگر اشتباه نکنم کنفرانس خبری دور دوم این فستیوال بود که ایشان در باره چرایی این امر به درستی گفتند: “چرا در حالیکه کشورهای مختلف مثل فرانسه گیم ها و فستیوال های شناخته شده ی خودشان را مثل جشنواره «برسی» دارند، ما نباید یک گیم یا فستیوال شناخته شده در سطح جهان داشته باشیم؟” هم حرف درستی بود و هم ایده خوبی. اما متاسفانه روند کار به شکلی پیش رفت که با این هدف چندان همخوانی نداشت.
کمربند سیاه و قانون بقای انرژی!
شستن یا نشستن؟ مسئله اینست!
زمانی که دکتر «جیگورو کانو» بنیاگذار جودو، سیستم درجه بندی و به قولی استفاده از کمربندهای رنگی را در هنرهای رزمی پایه گذاری کرد، شاید هرگز تصورش را هم نمی کرد که همین «کمربند» روزی برای عده ای به آب و نان و همه ی بود و نبود هنرهای رزمی تبدیل شود.
می گویند «کانو» دو شاگرد به نام های «تومیتا سونجیرو» و «ساگو شیرو» داشت و برای آنکه تمایز فنی این دو مشخص گردد، برای نخستین بار از کمربند سیاه استفاده کرد. در مورد اینکه چرا از دو رنگ سفید و سیاه استفاده شد(البته بعدها تعدادی از مدارس رزمی کمربند قهوه ای را هم به این سیستم اضافه کردند)، فرضیه های گوناگونی وجود دارد. چندی پیش داستانی در این مورد می خواندم که البته نمی دانم تا چه حد صحت دارد، اما از جهاتی که بعدا خواهم گفت بسیار جالب بود. طبق این داستان قدیمی، هنرجویان رزمی در آغاز همگی از کمربند سفید استفاده می کردند، اما چون در آن دوران معمولا کف سالن های تمرین کثیف بود و درضمن گاهی اوقات تمرینات بیرون از سالن و در فضاهای باز مثل جنگل و بیابان انجام می شد، با گذشت زمان کمربند کثیف و رنگ آن تیره رنگتر و تقریبا به رنگ قهوه ای درمیامد. به مرور زمان همین موضوع به نوعی سابقه تمرین یک هنرجو را مشخص می کرد. یعنی هرچه کمربند کثیفتر یا به عبارتی تیره رنگتر شده بود، نشان از سابقه بیشتر تمرین صاحبش می داد. همین امر باعث شده بود تا هنرجویان از شُستن کمربندهایشان اجتناب کنند، چون اگر کمربندشان را می شستند و کمربند به رنگ اولیه اش درمیامد، دیگران به آنان به عنوان یک رزمی کار تازه کار و مبتدی نگاه می کردند!
جهانی شدن به سبک ایرانی
همه می دانیم که رشته «کشتی» از سابقه تاریخی در ایران برخورداره و به نوعی ورزش ملی ما محسوب میشه. همیشه به این موضوع فکر می کردم که کشتی های محلی ما که در بیشتر استانهای کشور به شکل و شمایل بومی تمرین می شه خیلی جای کار داره و اگر یک کار پژوهشی درست و حسابی روی اونها بشه، چه بسا بشه انونها رو به عنوان استایلهای سنتی کشتی به دنیا معرفی کرد. چند روز پیش اتفاقی چشمم به این خبر افتاد که «کشتی گیله مردی ثبت جهانی شد». خب هم هیجان زده شدم و هم کنجکاو. گفتم انگار بالاخره یه عده به فکر افتادن و داره اتفاق های خوبی میافته. اما… اما… اما وقتی متوجه شدم جریان از چه قراره رسما هنگ کردم! حالا ببینید جریان از چه قراره:
رزم ایرانی،ووتا، یک دنیا اما و اگر!
این روزها در جامعه رزمی صحبت از مسابقات جهانی “توآ” و جهانی شدن “رزم های ایرانی” و از این حرفهاست. مسئولین فـدراسـیـون “کـونـگ فـو” و الـبـته “ووتا” با آب و تاب از کشفیاتشان مبنی بر وجود رزم در ایران باستان و هاج و واج ماندن خارجی ها از اسناد شگفت آور کشف شده سخن گفته و می گویند: “این شرایط رو ما داریم ایجاد می کنیم که دنیا را به این آگاه بکنیم که ایران تاریخ داره و این هنر و این تاریخ رو به دنیا صادر بکنیم.” نظر به اینکه در اینجا بحث “رزم های محلی” و “رزم ایرانی” مطرح شده و موضوع شخصی نیست، یعنی قضیه در حد تحقیقات یا ابداع یک سبک یا ادعاهای شخصی یک نفر نیست و حالا قرار است حاصل این پروژه با حمایت وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک به سازمانهای بین المللی معرفی و به قولی جهانی شود، موضوع دیگر شوخی نیست که بنشینیم و ببینیم یک عده چکار می کنند یا نمی کنند. قضیه ملی است و از آنجا که ظاهرا مسئولان رده بالای ورزش کشور اهمیت آن را جدی نگرفته و متوجه تبعات احتمالی آن در صورت طی نکردن یک روند صحیح نیستند، لازم است تا هر کس که می تواند و نظر و نقد و پیشنهادی دارد در این بحث های مطرح شده مداخله کند. به هرحال تاریخ این کشور ارث پدری یک عده خاص یا سرقفلی یک فدراسیون بخصوص نیست که همه تماشاچی باشیم و یک عده برای خودشان ببرند و بدوزند. به عنوان کسی که شخصا در مورد تاریخچه و وجود احتمالی روش هایی از رزم در ایران باستان دغدغه داشته ام، می خواهم این نکته را در همین اول بحث بگویم که این نوشته – که طبیعتا ممکن است خالی از خطا هم نباشد – اگرچه ممکن است در برخی از قسمت ها با کمی تندی و نقد بی رحمانه همراه باشد، اما وجدانا از نگارش آن هدفی جز دلسوزی و هشدار به مسئولان و همه کسانی که هم در مورد تاریخ و گذشته ایران و هم در مورد هنرهای رزمی دغدغه و نگرانی دارند نداشته ام و امیدوارم این مطلب باعث دلخوری شخص یا فدراسیونی نشود.
ادامه نوشته
فستیوال جهانی هنرهای رزمی یا شو تبلیغاتی فدراسیون؟
در حالیکه به قول خود مسئولان فدراسیون ورزش های رزمی بیشتر از ۶ ماه به برگزاری سومین دوره فستیوال هنرهای رزمی در جزیره کیش مانده است، سرپرست فدراسیون توضیحاتی درباره این دوره از فستیوال داده اند که به نوبه خودش بسیار جالب و تامل برانگیز است. از دعوت «مایک تایسون» به ایران تا صحبت از اینکه این فستیوال، فستیوال «برسی» فرانسه را پشت سر گذاشته و صحبت از هزینه یک میلیارد تومانی برگزاری آن که البته مسئولان وزارت ورزش قرار است پرداخت کنند!! در مورد دعوت از قهرمان اسبق بوکس حرفه ای جهان «مایک تایسون» که حرفی نمی زنیم. از قدیم گفته اند «سنگ بزرگ علامت نزدن است» و تجربه این سالها هم به ما نشان داده که اعلام اینگونه خبرها بیشتر کارکرد تبلیغاتی دارد و نباید زیاد جدیشان گرفت. آوردن «جکی چان» هنرپیشه شاخص سینمای اکشن به دعوت فدراسیون سابق کونگ فو، صحبت از پیشنهاد برگزاری مسابقات جایزه بزرگ K-1 به میزبانی جزیره کیش! آوردن خانم «هیلاری سوانک» هنرپیشه اسکاری هالیوود جهت برگزاری سمینار کیک بوکسینگ برای بانوان ایرانی! و حالا هم دعوت از «مایک تایسون»! سرنوشت این یکی هم احتمالا فرقی با آن قبلی ها که هیچ کدام نه منطق درستی داشت و نه عملی شد ندارد. اما در مورد برخی دیگر از اظهارات مطرح شده – خصوصا در رابطه با مقایسه این فستیوال با جشنواره «برسی» جای بحث بسیار است.
درسی از رضا مددی
ماجرای “رضا مددی” فایتر ایرانی – سوئدی MMA را حتما تا به حال شنیده یا خوانده اید. اگرنه، اول اصل داستان را(به انگلیسی) از اینجا و اینجا و یا (به فارسی) از اینجا یا اینجا بخوانید. کار رضا مددی به غیر از آن پدر و دختر آلمانی، برای دو گروه دیگر هم ثمرات مثبتی داشت. اول، دست اندرکاران مسابقات MMA. چراکه به هرحال این مسابقات دارای درصدی از خشونت است و خیلی ها دید مثبتی به آن و مبارزینش ندارند، اما کار رضا نشان داد که بسیاری از فایترهای MMA بیرون از میدان مبارزه نه تنها آدم های خشنی نیستند، بلکه بعضا انسانهایی بسیار متواضع و رئوف هستند. یکی از دلایلی هم که خبر این کار مددی بازتاب وسیعی در رسانه های MMA داشت، همین بود. دوم، برای ایرانی ها. اگرچه این اقدام رضا مددی را به نظر من بیشتر باید به پای شخصیت خودش گذاشت تا ایرانی بودنش، چون این ازخودگذشتگی و شجاعت لزوما خصلت همه ی ایرانی ها نیست و ما قطعا ایرانی هم داریم که در وضعیتی مشابه ترجیح می دهد جیب طرف را هم بزند! اما در هرحال کار رضا برای ایرانی ها که همیشه – به درست یا غلط – خودشان را در هر اقدام مثبت، موفقیت و سربلندی یک ایرانی در هرجای دنیا و در هر موردی که باشد سهیم می دانند مایه خوشحالی و افتخار بود. بیشتر بخوانید